به بخشی از داستان مشتریان خود تبدیل شوید و توجه جلب کنید
از این مورد استفاده کنید تابه شما کمک کند در ذهن یک مشتری معنای مشخصی بسازید.
این روزها کسب و کارها مشکل جذب و حفظ توجه مشتریان را دارند.کسب و کارهایی می توانند توجه مردم را به خود جلب کنند و در ذهن مشتریان خود بمانند که داستان برند خود را برای مردم تعریف کنند.
مردم کالاها یا خدمات را نمیخرند، احساسی که برای آنها بوجود می آورد را می خرندو هدف کسب و کارها فروش کالا و خدمات به مردم نیست ، هدف فروش به مردمی است که اعتقاد دارند به آنچه شما باور دارید.
کسب و کارهای موفق ،در داستان خود برای مشتریانشان قهرمان می سازند.
به عنوان نمونه یک کارخانه تولید کننده کفش در آمریکا در سال ۲۰۰۶ با شعار (یکی برای یکی) اعلام کرد که مشتریانش به ازای هر جفت کفشی که طی تاریخ مشخصی بخرند، یک جفت کفش به کودکان نیازمند خواهد داد، این شرکت به حدی رشد کرد که در حال حاضر به تولید عینک و شیشه هم روی آورده است.
چطور از این مورد استفاده کنیم؟
مشتریان به طرزفزاینده ای انتخاب و هماهنگی ویژه ای با شرکت هایی که احساس می کنند آنها بروی مجموعه ای از ارزش های مشترک یا اهداف مشترک حرکت می کنند، دارند.
تنشها و نیازهای مشتریان شما در زندگی چیست؟
چگونه میتوانید به مشتریان خود کمک کنید تا یک پیروزی قاطع در زندگی خود داشته باشند. به عنوان مثال اپل به کاربران خود را با ابزارهایی از خلاقیت و نوآوری مسلح میکند، نایک به مشتریانش کمک میکند تا بهبود جسمی خود را در هر شرایطی تامین کنند.
هدف از بینش مصرفکننده این است که نقش خود را در زندگی مشتریان کشف کنید.
هدف شما این است که خواستهها، انگیزه، احساسات و اعتقاداتی که منجر به نگرش و اعمال آنها میشود را درک کنید. برای انجام این کار دشوار، شما باید در بطن داستان مشتریان خود قرار بگیرید، داستانهای آنها را رمزگشایی کنید، ماجراهای آنها را بدانید و تنشهایشان را کشف کنید.
اگر شما این کارها را انجام دهید، کمکهای حیاتی به ماموریتهای مشتریان خود فراهم خواهید کرد ، تبدیل به یک متحد برای آنها خواهید شد و سپس، جایگاه ویژهای در قلب و ذهن مصرفکننده خواهید داشت.
این شیوه کسب و کار به طور معمول برای بسیاری از شرکتها نیست و برای شروع ساخت برند یا داستان شرکت خود ابتدا باید بفهمید واقعا” شما در چه کسب و کاری هستید؟ شما باید از ابتدا تا انتها را در ذهن خود ببینید.
به هرحال نقطه پایانی جایی نیست که در مورد سود و فروش خود صحبت می کنید، در عوض باید متوجه شوید نقطه پایانی از منظر مشتریان شما کجاست.
پاسخ به این سوالات به شما کمک می کند تا این فرآیند را شروع کنید:
- هنگامیکه مشتریان محصولات و خدمات شما را خریداری می کنند چه احساسی دارند؟
- مقایسه کنید که شما چطور می خواهید در آنها احساسی را بوجود بیاورید؟
- اهداف شرکت شما چیست؟
- اهداف شما چطور می تواند در کیفیت زندگی مشتریانان تغییر ایجاد نماید؟
- مشتریان شما به چه چیزی اهمیت می دهند؟
- چطور می توانید اهداف خود را با مواردی که مشتریان به آن اهمیت می دهند همراستا نمایید؟
مقاله تبلیغ بی مورد را مطالعه کنید.
نویسنده : حاتم طهرانی
پیشنهاد می کنم فیلم آموزشی ایده های طلایی در ارتباط با مشتری را از دست ندهید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.