رقابت در کسب و کار تا سال ۱۴۰۰ +نمونه موردی
امروزه به علت رشد بیش از حد تامین کننده ها و توزیع کننده ها رقابت شدیدی برای کسب بیشترین سهم بازار و همچنین جذب مشتری براه افتاده است .
رقابتی که رنگ وبوی متفاوتی نسبت به سال های گذشته دارد . فشاری که قیمت بالای ارز به بدنه اقتصاد وارد میکند باعث پایین آمدن میزان فروش واحد ها شده است چون هنوز این رشد با میزان رشد درآمد منطبق نشده است .
این یعنی پایین آمدن سطح خرید مردم مگر در موارد ضروری مانند دارو مواد غذایی و یا پوشاک !
در ابتدای راه پایین آمدن فروش با بالا رفتن سود محصول جبران میشد و نتیجه این شد که اکثر واحد ها با فروش کم و سود بالا اداره شدند .
تحقیقات اخیر نشان میدهد که حداقل ۵۰% کاهش فروش رخ داده این مقدار دیگر با افزایش سود قابل جبران نیست و حتی باعث کم شده سود صاحبان کسب کارها شده است.
با یک مثال فضا برایتان روشن تر خواهد شد . فرض میکنیم که یک واحد صنفی ۱۰۰ واحد فروش داشته و سود ناخالص ان ۴۰% از فروش میباشد .
یعنی سود ناخالصی برابر ۴۰ واحد و از طرف دیگر مجموع هزینه ها هم ۳۰ واحد برآورد شده است پس نتیجه این که این واحد دارای ۲۰ واحد سود خالص میباشد .
حالا اگر نتیجه تحقیقات بالا در مورد کم شدن فروش را برای واحد مذکور در نظر بگیرید و محاسبات را برای نصف فروش حساب کنید براحتی خواهید فهمید که حتی اگر سود خود را به به ۵۰ درصد هم برساند سود ناخالص آن برابر با ۲۵ واحد بوده و بعد ار کسر هزینه ها ۵ واحد هم متضرر شده است و این یعنی واحد مذکور وارد فاز زیان دهی شده و ادامه فعالیت نه تنها به سود بیشتر منجر نخواهد شد بلکه ضرر را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد .
بنابر توضیحاتی که در قسمت قبل داده بودم شما باید بصورت ماهانه و یا حتی هفتگی فروش و هزینه و سود حاصل را کنترل کنید تا به اقتضای موقعیت ،استراتژی لازم را پیش بگیرید.
هر طرح تجاری همان طور که نقشه ها و مراحل بیشماری برای پیشبرد کار دارد باید دارای استراتژی فرود هم باشد تا به محض رسیدن مجموعه به این قسمت بهترین تصمیم گرفته شود .
در حال حاضر شما در میانه کارزاری هستید که دوراه بیشتر ندارید یا عقب نشینی و خروج ازبازار که این خود نیز میتواند یک راه حل موفق باشد و یا تغییر و پریدن به میانه میدان رقابت!
توجه داشته باشید که هر دو اینها میتواند آینده کسب کار شما متحول کند و یا حتی به پیروزی های بزرگ برساند .
شما باید یاد بگیرید که در دنیای پر شتاب امروزی، کسب و کارها عمر کوتاه تری نسبت به گذشته دارند وشما باید در ابتدای شروع هر کار جدیدی استراتژی خروج خود را ترسیم کنید .
بعنوان مثال میتوانیم تاکسی های اینترنتی همانند اسنپ ، تپ سی ، ماکسیم و دینگ را مثال بزنیم که با ظهور تکنولوژی رشد کردند و تبدیل به تهدید بزرگی برای تاکسی های سنتی شدند .
حالا کسانی که در این حرفه مشغول هستند باید چه کار کنند؟ یا باید بمانند و شاهد کمتر شدن مشتریانشان باشند و یا هرچه سریع تر نسبت به این تغییر عکس العمل نشان دهند .
شما هم موافقید که راه دوم سودی برای انها نخواهد داشت و تغییر نکردن پایان خوشی برای آنها رقم نخواهد زد و حتما انتخاب شکل جدیدی از کسب و کار و یا شغل دیگری میتواند ضامن رشد آنها باشد.
اجازه بدهید داستانی را از یک راننده خوش فکر که برای یکی از موسسه های تاکسی تلفنی کار می کرد بزنم و ببینیم که چطور تهدید تاکسی های اینترنتی را به یک فرصت تبدبل کرد.
روزی که خیلی عجله داشتم برای رفتن به یکی ازمناطقی که در محدوده طرح ترافیک بود سوار یک تاکسی تلفنی که در ایستگاه خود ایستاده بود شدم .
چون بحث آینده تاکسی ها خیلی فکرم را مشغول کرده بود تا آن روز از چندین راننده تاکسی پرسیده بودم که که اوضاع با ورود این تاکسی های اینترنتی چطور است و تقریبا با دو نوع جواب روبرو میشدم اول اینکه بشدت از دست این شرکت ها شاکی بودند و میگفتند که کار و بار ما را کساد کرده اند و یا خودشان به همین شرکت ها پیوسته بودند.
ولی جواب این راننده برایم خیلی جالب بود . از او پرسیدم که اوضاع و احوال کار بار چطوره ؟ و او با آرامشی که نشان دهنده رضایت از از اوضاع بود گفت: شکر خدا خوبه . گفتم با این تاکسی اینترنتی ها چه تاثیری روی کار شما داشتند گفت تقریبا کار من را نصف کرده بود .
ولی یکروز متوجه شدم که بیشتر مشتریان من همان مشتری های قدیمی و یا افرادی هستند که خیلی با تکنولوژی سرکار ندارند . آنها دوست دارند که برای گرفتن تاکسی گوشی تلفن را بردارند و مسیر اعلام کنند و تاکسی دم درب حاضر باشه.
این راننده تاکسی خوش فکر این موضوع را به فال نیک گرفته و با جلب اعتماد این افراد تبدبل به تاکسی تلفنی خانوادگی این افراد شده و میگفت معمولا از دو روز قبل وقتم پر میشه .پس ببینید چطور با کمی تفکر میشه تغییری در کسب و کار ایجاد کرد.
حالا به سمت راه دوم یعنی رقابت میرویم که خود دلیلی برای پیش رفت و خلاقیت است . هیچ وقت از رقابت نهراسید فقط راه رقابت سالم را پیدا کنید .
شما باید نقاط قوت و ضعف خود را بخوبی بشناسید و آنها را باور کنید .سپس با دقت منطقه ای از بازار را که در آن قابلیت بیشتری دارید را انتخاب کنید .
سپس رقبای خود را در همان حوزه از بازار بدقت شناسایی کنید و حالا با راهکارهایی که در قسمت های بعدی یاد خواهید گرفت وارد میدان میشویم .
در پایان علاقه مندم که با یک داستان دید شما را به رقابت بیشتر بازکنم و بدانید که رقابت قسمت شیرین کسب و کار است
داستان ژاپنی ها و ماهی تازه
ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آبهای اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارند. بنابراین برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.
ماهی گیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان برای بازگشت زمان بیشتری لازم بود. اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را نمی پسندیدند.
برای حل این مسئله، شرکت های ماهی گیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آنها ماهی ها را گرفته و روی دریا منجمد می کردند.
فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند.
بنابراین شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی را در قایقها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند. ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهیها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.
پس شرکتهای ماهیگیری باید این مسئله را بگونه ای حل می کردند.
آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می دادید؟
رون هوبارد در اوایل سالهای ۱۹۵۰دریافت:
” بشر تنها در مواجهه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می کند “
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکتهای ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایقها استفاده می کنند اما حالا آنها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند.
کوسه چندتائی از ماهی ها را می خورد اما بیشتر ماهیها با وضعیتی بسیار سرزنده به مقصد می رسند، زیرا برای فرار از کوسه تلاش می کنند.
منافع و مزیتهای رقابت:
شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می برید. اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالشها پیروز شوید، خوشبخت و خوشحال خواهید بود.
گاهی وقتها کوسه ها برای پیشرفت و توسعه لازمند.
توصیه :
به جای دوری جستن از مشکلات به میان آنها شیرجه بزنید. از بازی لذت ببرید.
اگر مشکلات و تلاشهایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید، ضعف شما را خسته می کند، به جای آن مشکل را تشخیص دهید.
“اگر به اهدافتان دست یافتید، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید”
مقاله افزایش فروش را از دست ندهید.
نویسنده: علیرضا میرباقری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.